به گزارش کردپرس به نقل از روزنامه کریستین ساینس مانیتور، تلاش برای ورود به محلههای عمدتاً کردنشین حلب، تصویری فشرده و کوچکشده از وضعیت آشفته و جنگزدهی کل سوریه به دست میدهد. نخست به ایستبازرسیای میرسیم که توسط نیروهای عرب و کرد اداره میشود. رفتارشان آرام است، با آسودگی ترافیک را کنترل میکنند؛ نمایشی بیصدا از وحدت سوریه. این ایستبازرسی مشترک و بیسروصدا نتیجهی توافق ۱۰ مارس میان نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) – نیروی تحت رهبری کردها و متحد کلیدی آمریکا در نبرد با داعش است که هنوز بخشهایی از شمال شرق سوریه را در کنترل دارد.
مونیر، شهروند عربی که با شورشیان اسلامگرای سنی جنگیده، میگوید: «در ابتدا احساس راحتی نمیکردیم، اما بعد از یک ساعت، همه چیز عادی شد.» علی، که در ساختار امنیتی کردها خدمت کرده، نیز با خوشبینی محتاطانهی مونیر همصداست: «در نهایت، کردها و عربها یک خانوادهایم. دولت سوریه باید شامل همهی مردمش باشد.»
اعتماد
یکی از چالشهای کلیدی سوریهی پساجنگ، ساختن اعتماد میان اکثریت عرب و اقلیت کرد است که همواره نادیده گرفته شدهاند. ساختارهای امنیتی موجود در محلههای کردنشین حلب نشان میدهند که این روند تا چه اندازه کند و دشوار خواهد بود.
پس از عبور از این مانع، ایستبازرسی دومی پدیدار میشود. اما جو اینجا دیگر نشانی از وحدت سوریه ندارد؛ اینجا نشانههای کنترل کامل کردها هویداست – آن هم به اشکال مختلف.
پرچمهای کردها بالای کیسههای شن و دیوارهای مستحکم به اهتزاز درآمدهاند. دوربینهای امنیتی پیشرفته منطقه را زیر نظر دارند. مردان و زنان با یونیفرمهای سبز در حال گشتزنیاند. تصویری بزرگ از عبدالله اوجالان، رهبر زندانی کردهای ترکیه، بر فضای پادگان حاکم است. در اینجا، زبان قدرت کردی است؛ خودگردانی همچنان حفظ شده و ادغام در ساختار کلی حلب با مقاومت مواجه است.
هر نوع اجازهی عبوری که در ایستبازرسی نخست داده شده، در عمل تا عبور از این دومین ایستبازرسی معنایی ندارد.
این کنترلها چیزی بیش از نشانههای حکومت محلی هستند؛ محلههای شیخمقصود و اشرفیه به آزمایشگاهی برای آیندهی سوریهی پس از جنگ تبدیل شدهاند. فعلاً تمرکز بر اعتمادسازی و همکاری است که بر اساس توافق علنی میان رهبران کرد و دولت جدید دمشق است.
علی رحمان، یکی از مقامات ارشد کرد که در این مذاکرات حضور دارد، میگوید: «همکاری تا اینجا مثبت و موفق بوده است. هر دو طرف برای موفقیت این تجربه سرمایهگذاری کردهاند تا بتوان آن را تعمیم داد.»
رابطهای حساس
توافق ۱۰ مارس میان SDF و دمشق، کردها را به عنوان یک جامعهی بومی به رسمیت میشناسد، تابعیت و حقوق قانونی را برایشان تضمین میکند و ادغام نهادهای نظامی و غیرنظامی در شمالشرق سوریه را در دستور کار میگذارد. همچنین بازگشت امن آوارگان و اجرای آتشبس سراسری را وعده میدهد.
هر دو طرف، نشستهای اولیه میان هیئتهای نمایندگی SDF و دمشق را سازنده توصیف کردهاند. هیئتها – با حمایت ائتلاف بینالمللی تحت رهبری آمریکا- طرحهایی برای تشکیل کمیتههای مشترک در زمینههای امنیت، اداره و اقتصاد تنظیم کردهاند. تا اینجا، همکاریهایی از جمله دربارهی آزمونهای دانشگاهی و فروش نفت کردها به دمشق انجام شده است.
اما ادامهی جلسات متوقف شده و اگرچه آتشبس برقرار است، اجرای مفاد توافق طبق گفتهی مقامات دو طرف متزلزل بوده است. طبق توافق، نیروهای YPG/YPJ (یگانهای مدافع خلق و زنان) از مناطق کردنشین حلب خارج شدند – اما برخی از جنگجویان پیشین اکنون با لباس غیرنظامی یا به عنوان پلیس راهنمایی بازگشتهاند.
مسئلهی بازگشت زندانیان و بازداشتشدگان همچنان حلنشده است. تا به امروز، دمشق ۳۰۰ زندانی را به نیروهای کرد تحویل داده و در مقابل، ۱۷۶ زندانی را دریافت کرده است؛ به گفتهی محمد عبدالغنی، شورشی سابق که اکنون ریاست فرماندهی امنیت داخلی جدید در حلب را برعهده دارد. این اقدام شامل بیش از ۳۰۰ نفر کردهایی نبوده که در نهایت به زندانهای ترکیه منتقل شدهاند – نکتهای که پیچیدگیهای ژئوپولیتیکی منطقه را نشان میدهد، بهویژه با توجه به حمایت ترکیه از شورشیان عرب سوری که با کردها درگیر بودهاند.
اعتمادسازی، مثل همیشه، زمان میبرد. رحمان دربارهی ارزیابیاش از احمد الشرع، رئیسجمهور جدید سوریه، میگوید: «آنچه میشنویم مثبت است، اما منتظر عمل هستیم. گفتوگوی ملی فراگیر نبود. اعلامیهی قانون اساسی بسیاری را کنار گذاشت. دولت موقت فقط یکرنگ و یک دست است.»
مقاماتی چون عبدالغنی باور دارند که مناطق تحت ادارهی کردها همانقدر پتانسیل بیثباتکننده دارند که سلولهای باقیماندهی داعش یا شورشیان طرفدار اسد.
او میگوید: «وقتی با رهبریشان جلسه داریم، فضا خوب است. اما وقتی وقت اجرا که میرسد؟ هیچ.»
با این حال، او همچنان امیدوار است. معتقد است سوریه باید ساختار امنیتی جدیدی بنا کند که اشتباهات گذشته را تکرار نکند. خشونتهای اخیر در مناطق علوینشین ساحل و در السویدا، مقر اقلیت دروزی در جنوب، نشان میدهد که پیشرفت با کردها ضروری و فوری است.
محله های کردنشین
تبعیض همچنان وجود دارد. در مناطق تحت کنترل کردهای سوریه نیز، گرچه الگوی حکمرانی بهظاهر ترکیبی است، اما در عمل عربها بیشتر زیر ذرهبین قرار میگیرند.
عبدالباسط احمد، شهروند عرب که در محلهی شیخمقصود ملک دارد، میگوید: «قبلاً عرب، کرد و مسیحی در کنار هم زندگی میکردند.» اما امروز، با اینکه اسناد ملکی دارد، در ایستبازرسی دوم از ورودش جلوگیری شده است. اکنون باید برای شب جایی در بیرون محله پیدا کند – یا مأموران را متقاعد کند که ساکن آنجاست.
در داخل محله، ناظران کرد تقریباً هر کوچهای را زیر نظر دارند. منیر ابو شکری، فروشنده بستنی، از اینکه کردها هنوز در ساختار امنیت محلی حضور دارند، احساس آرامش میکند. برای او، امنیت عربها و کردها وابسته به آرامش متقابل است – اگرچه در نهایت به یک طرف بیشتر اعتماد دارد.
میگوید: «مهمترین چیز، آرامش روانی است. دغدغهی اصلی مردم اینجا اقتصادی است. امنیت به لطف نیروهای خوب – آسایش – برقرار است. یگانهای YPG/YPJ با دو کاروان به شرق رفتند. با این حال، هنوز احساس امنیت میکنیم، حتی اگر حضور فیزیکی در اینجا نداشته باشند. ما به آنها اعتماد داریم.»
اگرچه ابو شکری باور دارد سوریه میتواند متحد بماند، اما همهی کردها چنین اعتقادی ندارند. عمر، نوجوان ۱۴ سالهی اهل شهر تلرفعت، دیدگاه کاملاً متفاوتی دارد. کودکیاش با جنگ، آوارگی و از دست دادن همکلاسیها در حملات گروههای اسلامگرای تحت حمایت ترکیه شکل گرفته است.
او میگوید: «ما میخواهیم کیان مستقلی باشیم. کرد به دنیا آمدیم و همچنان به عنوان یک شهروند کرد از دنیا خواهیم رفت. نمیخواهیم کسی دیگر بر ما حکومت کند. خیلی بیعدالتی دیدهایم.»
برخی دیگر هنوز به میانهروی امیدوارند. اسماهان هورو، مادری کرد، میگوید دوست دارد فرزندانش عربی یاد بگیرند – نه به دلایل سیاسی، بلکه از منظر کاربردی. میگوید: «عربی راه را برای یادگیری زبانهای دیگر مانند انگلیسی و فرانسوی باز میکند. عربی پایه است. کردی بخوانی، سودی ندارد.»
شوهرش، محمد، از مقامات جدید دمشق نگران است – بهویژه از اینکه تفسیر سختگیرانهتری از اسلام اعمال شود و آزادیهای مدنی از دست برود. او به مواردی اشاره میکند که اسلامگرایان تندرو در ایستبازرسی اول از او خواستهاند موسیقیاش را خاموش کند – موضوعی که او را نگران استقرار قوانین مذهبی کرده است.
میگوید: «ایستبازرسی اول ما را اذیت میکند، کارتهای هویتمان را چک میکند. اما وقتی به ایستبازرسی [کردها] میرسیم، راحت میشویم.»
محمد زینو، ساکن شیخمقصود و فروشنده بستنی و خواربار، نیروهای دموکراتیک سوریه را مدافع ارزشهای دموکراتیک میداند و به موفقیت توافق SDF و دمشق خوشبین است.
بی اعتمادی
در همین حال، در رقه – پایتخت پیشین خلافت خودخواندهی داعش – تنشها ادامه دارد. ساکنان عرب از عملیاتهای اخیر حفر تونل و سنگر از سوی کردها نگران شدهاند. ایستبازرسیهای شدید و قدیمی، که یادآور گذرگاههای مرزی بینالمللی هستند، موجب نارضایتی محلی شدهاند.
ابراهیم، یکی از ساکنان عرب، میگوید: «کردها صلح نمیخواهند – خود را برای جنگ آماده میکنند.»
علی رحمان نیز میپذیرد: «هنوز اعتمادی بین دو طرف وجود ندارد»، با این حال، امیدوار باقی مانده است. او میگوید اگر آزمایش اشرفیه و شیخمقصود موفق باشد، میتوان آن را در سایر مناطق نیز اجرا کرد.
او میگوید: «این مسئله میتواند الگویی باشد – بهویژه اگر نیروها از خود مردم محلی که یکدیگر را میشناسند، باشند.»
گزارش، کریستین ساینس مانیتور
نظر شما